من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم ...
گرچه خود مرا می شناسی ومی دانی دركجایم
درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی هایم قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
کلبه ی غریبی ام را پیدا می کنی،
کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای انتظار!
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش را کنار بزن!این همه بهانه ازغم توست...تو!
آنگاه مرا دریاب كه سخت محتاج توام ارباب...
نظرات شما عزیزان: